اینجا همه چی درهمه
از بودن در این وب سایت لذت ببرید دوستان عزیز
|
|||||||||||||||
شنبه 28 دی 1392برچسب:شوهر چشم چران ، چشم چرانی,باترکهای سقف زندگی چه باید کرد؟,با سردرد چه باید کرد,بعداز سکس جه باید کرد,در شب اول عروسی چه باید کرد,, :: 1:12 :: نويسنده : amir 2- رسیدن زن و شوهر به اوج لذت جنسی (ارگاسم) ، یکی از علائم انجام شدن موفقیت آمیز آمیزش جنسی است. اما با تأسف باید بگوییم بسیاری از همسران به دلایل مختلف که مهمترین آن عدم آگاهی است، از انجام رضایت بخش این عمل ناتوانند و به همین جهت به مشکلات زیادی اعم از جسمی و روانی مبتلا می شوند. حتی طبق آماری که روان شناسان و کارشناسان امور خانواده ارائه کرده اند بیش از 75 درصد از عوامل اختلاف های خانوادگی ریشه در این موضوع دارد. حتی شیخ اجل سعدی در گلستان در ضمن داستانی می گوید: 3- در رسیدن به اوج لذت جنسی، که علامت آن انزال در زن و مرد است، بین زن و مرد تفاوت وجود دارد و معمولا مرد بسیار زودتر از زن به این مرحله می رسد. به همین خاطر بسیاری از مردان وقتی به ارگاسم می رسند ، دست از کار می کشند؛ در حالی که هنوز همسرشان به ارگاسم نرسیده است. رها کردن زن دراین حالت باعث می شود مشکلات جسمی زیادی از جمله ایجاد درد در ناحیه کمر و شکم برایش به وجود آید. پس لازم است مرد به این نکته توجه کند و قبل از آمیزش، همسرش را با تحریک نقاط حساس زن ، او را برای این کار آماده کند. آداب روابط زناشویی زن و مرد دو قسم است: الف - آداب شب زفاف که عبارت است از : ب - آداب عمومی ( مستحبات) زناشویی: پس از اینکه به اوج لذت جنسی رسیدید و تقریبا پس از حدود 20 دقیقه تلاش مکرر، تعجبی ندارد که بخواهید درازی بکشید و سپس برای صرف غذایی که همسرتان برای شما آماده کرده (درست همان خانمی که چند لحظه پیش برای لذت بخشیدن به او تلاش کرده اید) از خواب بلند شوید. اما گاهی اوقات اگر می خواهید همسرتان در کنار شما احساس امنیت و آرامش داشته باشد، خوابیدن و چرت زدن پس از اتمام رابطه اصلا گزینه مناسبی به شمار نمی رود. بنابراین به جای اینکه رویتان را برگردانید و شروع کنید به خر خر کردن در این قسمت نکاتی را برایتان بازگو می کنیم که انجام آنها نتایج مطلوبی در بر دارد. پاشو، رفیق اما باید دقت داشته باشید؛ چراکه این امر نیز در اثر واکنش های خاص فردی در شخص ایجاد می شود: بیشتر آقایون عادت دارند در لحظه ای که ارگاسم می شوند نفس خود را حبس کرده و به درستی تنفس نمی کنند. بنابراین به جای حبس کردن نفس، باید دم و بازدم خود را تنظیم کرده و نفس عمیق بکشید. این کار نه تنها لذت شما را بیشتر می کند، بلکه به شما کمک می کند که هشیاری خود را نیز حفظ کنید، حداقل برای مدت زمان کوتاهی. اما اگر فراموش کردید که تنفس کنید پس از چند لحظه استراحت، بلند شوید و یک دوش آب سرد بگیرید. این کار باعث می شود حالت خواب آلودگی در شما از بین برود. تمام کارهای جالب او را همچنان نوازش کنید تمیز کردن دو مرتبه انجام دهید با هم چرت بزنید تشکر و قدردانی
مردها بهطور ميانگين روزانه 43 دقيقه را صرف خيره شدن به جنس مخالف ميكنند كه اين ميزان برابر با 259 ساعت يا تقريبا 11 روز در سال است. جمع اين زمان در فاصله بين 18 تا 50 سالگي يك مرد ميشود بيش از 11 ماه و 11 روز.
مجله سیب سبز: يك مطالعه در انگلستان نشان داده مردها بهطور ميانگين روزانه 43 دقيقه را صرف خيره شدن به جنس مخالف ميكنند كه اين ميزان برابر با 259 ساعت يا تقريبا 11 روز در سال است. جمع اين زمان در فاصله بين 18 تا 50 سالگي يك مرد ميشود بيش از 11 ماه و 11 روز. يعني يك مرد انگليسي در اين فاصله، قريب يك سال از عمرش را صرف كاري كرده كه در فرهنگ ما اسمش «چشم چراني» است.
فكرتان را الك كنيد آیا مدام سردرد دارید؟چه باید کرد؟سردرد یکی از بیماریهای شایع در انسان هاست که ممکن است علامت یک بیماری مهم باشد و نیاز به پیگیری دقیق تر داشته باشد. اما اکثر اوقات در افراد سالمی که هیچ بیماری خاصی ندارند نیز سردرد بروز می کند.
به گزارش سرویس بهداشت و درمان ایسنا، سردرد به دو دسته اولیه و ثانویه تقسیم میشود. سردردهای اولیه عبارتند از: میگرن، سردرد خوشهای Cluster headache و سردرد مزمن روزانه headache Tension . سردردهای ثانویه علل و پاتولوژیهای متعددی دارند. هیچ درمان قطعی برای پیشگیری از سردرد وجود ندارد. اما روشهای سادهای وجود دارد كه با رعابت آنها میتوان احتمال وقوع سردرد را كمتر كرد. 2- به یك چشم پزشك مراجعه كنید. سردرد ممكن است علامتی از مشكلات چشمی باشد و ممكن است نیاز به تغییر شماره عینك وجود داشته باشد. 3- یك محیط كاری راحت برای خود ایجاد كنید و تا آنجایی كه ممكن است در محیطی بدون استرس كار كنید. 4- روشهایی را پیدا كنید كه بتوانید بر تقاضاها و استرسهای كاری غلبه كنید. مهارتهای صحبت كردن و گفتگو روشهای كنترل استرس را بیاموزید. 5- واكنشهای ساده و سریع و عكسالعملهای مؤثر را هنگام شروع سردرد یاد بگیرید. 6- اگر سردرد مداوم و منظم دارید همیشه همراه خود داروهای تسكین دهنده درد داشته باشید. 7- محیط كاری خود را امن و راحت كنید. كنترل سردرد در محیط كار خوب است كه میزان سروصدا و دمای محیط كار خود را بررسی كنید و مشكلات را با كارفرمای خود در میان بگذارید. مطمئن شوید كه محیط كاریتان از نظر ارگونومی خوب طراحی شده و محل نشستن و نیازهایتان را بررسی كنید. شما باید ارتفاع میز و صندلیتان را بررسی كرده بنابراین صفحه كامپیوترتان باید در مقابل چشمانتان باشد. همچنین مطمئن شوید كه قفسهها و فایلهای كافی دارید و وسایل اضافی از روی میزكارتان وجود ندارد. شما باید همچنین مطمئن شوید كه فونتها و روشنی تضاد رنگها روی صفحه كامپیوتر شما كنترل شده است. هیچ نور آزاردهندهای وجود ندارد و صفحه كلید شما راحت است. در صورتی كه مجبورید به مدت طولانی در طی روز از تلفن استفاده كنید از یك میكروفون متحرك روی گوش خود استفاده كنید. در صورتی كه مواد شیمیایی قوی در محیط كارتان وجود دارد (از مواد حلال صنعتی گرفته و تا عطرهای سایر همكارانتان) مشكلات خود را بری همكارانتان توضیح دهید و در محیط كاریتان از تهویه مناسب استفاده كنید. اگر ممكن است كار خود را طوری تغییر دهید كه لازم نباشد به صفحه كامپیوتر نگاه كنید و اگر اینها باعث تسكین سردردتان نشد، با مدیر خود صحبت كنید. سرتان را كاملا پایین بیاورید و از یك كیسه خنك دور چشم خود استفاده كنید و سعی كنید یك خواب كوتاه داشته باشید براساس گزارش دفتر آموزش و ارتقای سلامت وزارت بهداشت همچنین برای جلوگیری از سردرد از نشستن به مدت طولانی خودداری كنید. بنابراین پوزیشن خود را به طور مكرر تغییر دهید و به طور منظم استراحت كنید. روشهای ساده مثل آرامسازی و ماساژ را یاد بگیرید. همچنین زمانی را برای سازماندهی كارهایتان درنظر بگیریدو فقط مدام و یكسره كار نكیند. مهارتهایی كه شما كمك میكند تا روابط خود را بهبود ببخشید را بیاموزید. چگونه سردردهای خود را درمان کنیم؟ - هنگامی كه در محیط كار سردرد دارید، استراحت كوتاهی كنید. اگر امكان دارد به محیط آزاد بروید و به مدت 15 دقیقه كاملاً آرام بنشیند. - به محض وقوع سردرد از مسكنهای ساده همچون استامینوفن و یا ایبوپروفن استفاده كنید. - سعی كنید به آرامی ناحیه سر در سمت جلو و بالای گوش خود را ماساژ دهید. - از روشهای آرامشسازی عضلات استفاده كنید تا سردردتان كاهش یابد. - به اندازه كافی آب بنوشید حتما یك تا دو فنجان آب بخورید. اگر گرسنهاید چیزی بخورید تا انرژی كافی به بدنتان برسد. -اگر پس از خوردن غذا و یا صرف آشامیدنی دچار سردرد شدید فهرستی از غذاهای مصرف شده را یاد داشت کنید. مصرف کنند گان برخی از مواد خوراکی ماننند پنیر ویا شکلات ازخود حساسیت نشان میدهند و دچار سردرد میشوند. - از زیاده روی در مصرف چای ، قهوه و آشامیدنیهای کافئیندار پرهیز کنید. - بیاموزیم كه چطور عوامل ایجادكننده سردرد را بشناسیم بنابراین میتوانیم از ایجاد آن جلوگیری كنیم. - یك دفترچه یادداشت روزانه تهیه كنیم سعی كنیم عوامل ایجادكننده سردرد را یادداشت نماییم.
«زن که با لباس سفید به خانه بخت رفته باید با کفن از خانه شوهر بیرون بیاید.» گوش زن از این حرفها پُر است، وقتی به خواستگاری «بله» میگوید، تسلیم بیقید و شرط همان موافقت اولیه است؛ اما مرد که از «زن» بله گرفته است هم این ضربالمثل قدیمی را شنیده، پس در صورت بروز مشکل و یا عدم تفاهم با همسرش فکر جدایی را از سر بیرون میکند؛ هر دو میسوزند و میسازند و زندگی که روزی باید شیرین و شیرینتر میشد، به تلخی و سردی میگراید و یک زوج جوان با هزار امید و آرزو به یک زوج جوان بیامید و آرزو تبدیل میشوند که هر یک در لاک خود، اما زیر یک سقفاند و تا وقتی دست اجبار طبیعت آن دو را از هم جدا کند، هر دو درگیر «طلاق خاموش عاطفیاند»
طلاق عاطفی چیست؟ زمانی یک ارتباط و پیوند از «ما» بودن به «من» میرسد که حس جدا شدن کامل عاطفی میان زوجین اتفاق بیفتد و این همان طلاق عاطفی است. این مقوله زمانی رخ میدهد که زن و مرد در یک خانه زندگی میکنند. از یک غذا میخورند، ولی هیچ تعهدی نسبت به یکدیگر ندارند. از آنجا که بالاترین دلیل ازدواج «انگیزه» است؛ اگر زن و مرد تمایلات خود را در نظر نگرفته و به ازدواج تن بدهند، سرانجام نتیجهای جز سردی و بیتفاوتی نخواهند دید. ازدواجهایی که به دلیل چشم و همچشمی و عقب نماندن از قافله متأهلین انجام گرفته باشد، بر پایه مادیات و به دلیل نیاز مالی رخ داده باشد و یا تنها برای به تولید یک نسل صورت پذیرفته باشد، ازدواجهایی تحمیلی است که در آن «خواستن» نقشی ندارد. این گونه ازدواجها سرانجامی جز طلاق عاطفی ندارند. یک جدایی روحی میان زوجین عواقبی جدیتر از جدایی جسمی دارد. زمانی که زن و شوهر از یکدیگر رنجیده خاطر میشوند و در صدد رفع آن برنمیآیند باید انتظار داشته باشند که به زودی رابطه ناخوشایندی میان آنها برقرار شود. رفع نشدن اختلافات کوچک زن و شوهر علت اصلی و اولیه طلاق عاطفی است.
زوجین از ابتدای زندگی مشترک اختلافات به ظاهر کوچک فرهنگی دارند. شاید گاهی از نظر طرز تفکر و نگرش نیز تفاوتهایی دیده میشود، اما وقتی این تفاوتها مشکلساز خواهد بود که روی هم انباشته شده و به مرور ذهن هر دو طرف را به خود مشغول ساخته باشد. این موضوع باعث میشود که به تدریج از هم فاصله گرفته و به گونهای که بعد از مدتی محبت و صمیمیت روزهای اولیه ازدواج کمرنگ میشود. اگر تلاشی در زمینه حل این اختلافات صورت نگرفته و یا با گفتگو و تعامل مشکلات خود را حل نکنند و به دیدگاه واحدی نرسند، این فاصله بیشتر شده و به طلاق عاطفی میانجامد.
دلیل طلاق عاطفی؛ اجتماعی یا فردی...؟ طلاق عاطفی پدیدهای دقیقا اجتماعی است؛ از این رو هرگز نه با یک عامل پدید میآید و نه با یک عامل از بین میرود. از سویی پدیدهای چند بعدی است. به ظاهر پس از یک اختلاف ساده و یا بگو مگوی دو طرف روابط دچار انفجار شده و باعث از هم پاشیدگی پیوندهای عاطفی میان هر دو خواهد شد. در صورتی که گرد آمدن مجموعهای از عوامل نیاز به کبریتی برای احتراق داشته و همان اختلاف به ظاهر پیشپا افتاده باعث حریق میشود.
پایان قانونی ازدواج و جدا شدن همسران از یکدیگر زمانی اتفاق میافتد که بنیاد زناشویی متزلزل میشود و میان زوجین ناسازگاری و تنش به وجود میآید. همین امر باعث رفت و آمد به دادگاه و تقاضای طلاق یکی از دو طرف یا هر دو و طی کردن فرایند قانونی تا رسیدن به نتیجه که همان جدایی است میشود؛ اما هنگامی که طلاق عاطفی رخ میدهد، دو طرف عواطف خود را از یکدیگر دریغ میکنند. روابط فرساینده و نامطلوب میان ایشان غیرقابل تحمل میشود، تا جایی که چشم دیدن یکدیگر را ندارند. زمانی که تنها به دلیل حرف اطرافیان و یا وجود فرزندان سازگاری و زندگی در زیر یک سقف، اما جدا از یکدیگر رخ میدهد طلاق عاطفی رخ داده است.
یکی از پیچیدهترین سؤالاتی که درباره طلاق عاطفی مطرح می شود این است که چرا بسیاری از افراد در آغاز زندگی تفاهم کامل دارند و عاشقانه زندگی میکنند، اما پس از گذشت چند سال با فروکش کردن آن احساس و پیوند عاطفی هر یک به سویی میروند و دیگر کاری به یکدیگر ندارند؟
کارشناسان و جامعهشناسان معتقدند شاید بتوان گفت اولین جداییها از خود زن و شوهر آغاز میشود میتوان گفت وقتی شما عاشقید همیشه به طرف مقابل انرژی میدهید و او را سرشار از احساس خوب بودن میکنید در نتیجه او هم مستعد انرژی دادن میشود. طرفین آماده بخشش، تسلیم، گذشت و فداکاری میشوند ولی اگر پس از مدتی یکی در لاک خودخواهی و خودشیفتگی برود و مدام از دیگری انرژی بگیرد طرف مقابل که پس از مدتی از انرژی تهی میشود دیگر تن به فداکاری نمی دهد و بخشش عاطفه و احساس را کاری زاید میداند.
طلاق عاطفی و موج سوم تافلر در کتاب موج سوم به بیان ۳ دوره شکلگیری نظام خانواده پرداخته و معتقد است که در موج اول خانواده به صورت قبیلهای متشکل از بزرگ قبیله یا خاندان و به ترتیب فرزندان و نوادههای آنها پرداخته است. نوع ریاست در این خانواده پدرسالاری بوده و تمامی اعضای این قبیله به عنوان یک جامعه تحت فرمان بزرگ قبیله بودهاند. امرار معاش در این دوره بر پایه کشاورزی و دامپروری استوار بود. تافلر بر این باور است که با صنعتی شدن جوامع نوع جدید از خانواده و سرپرستی در جهان شکل گرفت که با عنوان خانواده هستهای از آن یاد میشود. ظهور و گسترش صنعت موجب شکلگیری نوع جدیدی از اشتغال و کسب درآمد در جهان شد که ناگزیر اعضای خانواده قبیلهای کشاورز و دامدار را از هم گسسته و آنها را راهی مشاغل جدیدی نمود که سرمایهداری در کارخانههای خود انتظار آنها را میکشید. مشاغل جدید صنعتی نوعی زندگی متفاوت با انتظارات و آرزوهای جدید نسبت به گذشته میطلبد که نتیجه آن شکلگیری خانواده هستهای بود. به تعبیر مارکس در این دوران فرد از خود، جامعه و تولیدات دست خود بیگانه میشود و صرفا به یک ماشین بدون احساس تبدیل میشود که از طبیعت و احساسات لطیف دوران کشاورزی گسیخته و ناگزیر در دنیای زندگی ماشینی اسیر شده است.
تافلر معتقد است که در موج دوم نسبت به موج اول خانوادهها کوچکتر شده و این روند کوچک شدن خانوادهها ادامه خواهد داشت تا موج سوم دوره ظهور خانواده تک والدی است. خانواده تک والدی متشکل از پدر و فرزندان و یا مادر و فرزندان خواهد بود. طلاق، جدایی عاطفی بین والدین و مشغولیت کاری بسیار بالای هر یک از والدین موجب شکلگیری خانوادههای تک والدینی میشود.
آرزوهای نامتناهی بشریت بود که نوع و میزان روابط میان خانوادههای موج سوم را رقم میزد. بدیهی است که اگر این امیال و آرزوها برآورده شود زندگی در کنار یکدیگر شیرین خواهد شد و اگر برآورده نشود کدورت ایجاد میشود. نظام مدیریتی سرمایهداری موفق شد تا با رواج مصرفگرایی و زیادهخواهی نوع جدیدی از زندگی تجملاتی را در جامعه پدید آورد که روز به روز در حال رشد و گسترش است. مطالبات ناخواسته و فراتر از انتظار همسران در خانواده، محدودیت در برآورده ساختن امیال و آرزوها، تنوعات میل جنسی و موارد دیگر که از جمله ارمغانهای جامعه اطلاعاتی موج سوم جهانی است که موجب تغییر در ارزشهای اجتماعی و خانوادگی شده است. پس اعتقاد بر این است زمانی که شعارها مطرح شد خواستهها به صورت آرزوهای فردی شکل خواهند گرفت و در نهایت به عنوان عدم تفاهم، ضرب و شتم، بیکاری و اعتیاد و سایر موارد دیگر موجب جدایی زوجین خواهد شد.
نظریه طلاق روانی کسلر از دیدگاه کسلر مرحله اول جدایی زوجین از یکدیگر سرخوردگی از رابطه زناشویی است که با ادامه این روند و مدتدار شدن این جدایی عاطفی زوجین احساسات و عواطف نسبت به یکدیگر را انکار کرده و از انجام وظایف و تعهدات زناشویی نسبت به یکدیگر امتناع میکنند که این امر میتواند منجر به جدایی محل خواب و یا صرف غذا به صورت انفرادی و جدا شود. پنجمین مرحله در طلاق روانی زوجین به یاد خاطرات شیرین گذشته خود در صدد بهبود شرایط زندگی خود برمیآیند اما نکته مهم اینجاست که با ورود به مرحله سوم یعنی امتناع از تعهدات زناشویی نسبت به یکدیگر و عدم همبستری زوجین با یکدیگر رشتههای عاطفی و محبت بین آنها گسسته شده و در نهایت قطع رابطه عاطفی و وقوع طلاق روانی شکل میپذیرد. کسلر ۷ مرحله برای طلاق روانی در نظر گرفته است: سرخوردگی، فرسایش و تخریب رابطه، دور شدن از تعهدات نسبت به یکدیگر، جدایی جسمانی، سوگ در اثر فقدان همسر، کار شدید جهت ترمیم زندگی، قطع رابطه عاطفی و روانی
طلاق عاطفی میتواند یک طرفه یا دو طرفه باشد عدمتفاهم و توافق اخلاقی، ناسازگاری و عدمسازش، بداخلاقی و بدرفتاری، خشونت، کتکزدن، تفاوت و تضاد در زندگی، تفاوتهای فرهنگی، سوءظن، اعتیاد، عدم شناخت و درک یکدیگر، ازدواج دوم، دخالت دیگران در زندگی، اختلاف سن، عدم علاقه، بیماری روحی، بیکاری، عدمتوافق در مسایل جنسی زناشویی، ازدواج اجباری، آسیبهای نظام خانواده و... ناسازگاری زن و شوهر دلایل بیشماری دارد که وجه مشترک همه آنها برآورده نشدن انتظارات است. انتظارات چیست، الگوهای عملی هستند که هر یک از دو طرف دیگری را موظف به تحقق آنها میداند و در صورتی که طرف مقابل آنها را محقق نسازد آزردگی و نارضایتی و نهایت ناسازگاری و جدایی پیش میآید.
دکتر محمود دژکام روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی طلاق عاطفی را این گونه تعریف میکند «در طلاق عاطفی ۲ نفر به صورت فیزیکی از یکدیگر جدا نمیشوند، بلکه کنار هم زندگی میکنند و شرایطی بر روابط آنها حاکم است که در طلاق متعارف وجود ندارد.» وی ادامه میدهد: «این اتفاق میتواند به صورت یک و یا دو طرفه و به مرور زمان رخ دهد و دوطرف بتدریج متوجه شوند که جذابیت، کشش و علاقه و عاطفه مثبتی که نسبت به هم داشتهاند در میان آنها رنگ باخته است. به عبارتی حساسیتها، کنجکاویها و نگرانیهایی که آنها نسبت به هم نشان میدادند فروکش میکند و باعث ایجاد کرختی در بین آنها میشود و این احساس باعث میشود همیشه یک طرف نسبت به رفتارهای دیگری شکایت داشته باشد، مواردی مانند درکنشدن، بیتوجهی، اشتغال زیاد، تکروی و بیتوجهی به نیازها و خواستههای طرف مقابل که معمولاً این شکایتها بیشتر از جانب زنان نسبت به مردان صورت میگیرد، ضمن آن که گاهی نیز مردان از انرژی و نشاط نداشتن همسر، بیعلاقگی و فراموشکاری و بیدقتی در امور گلهمند هستند. نکاتی که هشداری جدی برای ادامه زندگی است. رسیدن به مرحله طلاق عاطفی در زندگی حکم زنگ خطری را دارد که به رسیدن به طلاق قانونی منجر میشود.
مسألهای که به دلیل محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی، مشکلات مالی، اجبار خانوادهها و عوامل دیگری که اجازه جدایی زن و شوهر را نمیدهد، خانوادههای زیادی را وادار میکند در شرایطی که زن و مرد از نظر روانی علاقهای به ادامه زندگی مشترک ندارند، پس از یک دوره طولانی دعوا و کشمکش، از مرحله دشمنی و تنفر عبور کنند و به وضعیت «بیتفاوتی» برسند. بیتفاوتی آخرین مرحله روابط بین زن و شوهر است که در آن اصل «بود و نبود» همسر فرقی برای زوجین نمیکند، بلکه مسائل جنبی دیگر زندگی از جمله مسائل مالی و امنیت اجتماعی زن است که احساس نیاز به همسر را شکل میدهد. در چنین شرایطی میزان ناهنجاریهای اجتماعی افزایش پیدا میکند؛ این ناهنجاریها ممکن است موجب به وجود آمدن ارتباطات خارج از چارچوب خانواده شود. خیانت از سوی هر یک از زن و مرد نتیجه بروز سردیهای عاطفی میان آنهاست.
در موقعیت ویژهای که هر یک از دو طرف ممکن است دچار آن شوند مثلا زنان به دلیل بالا رفتن سن بروز حالتهای افسردگی، کم شدن فعالیت و بیعلاقگی و در مردان سردرگمیهای مالی، افزایش فعالیتهای کاری؛ بیتوجهی زن به مرد در برآوردن نیازهای جنسیاش، بهانه رشد فرزندان و این تفکر سنتی که ارتباطات زناشویی دو طرفه با وجود آنها به راحتی روزهای جوانی امکانپذیر نیست مواردی است که راه بروز طلاق عاطفی را هموار میسازد.
زن بدون آن که از سوی همسر خود درک شود متهم میشود که از علاقهاش نسبت به شوهر کاسته شده است و همین امر موجب بروز اختلاف در زندگی میشود. تا آن جا که دو طرف از هم دور میشوند و بعد از مدتی به فکر جداشدن از هم میافتند که معمولاً در چنین افرادی به دلیل آن که معمولاً فرزندانی حضور دارند و یا به دلایل محدودیتهای اجتماعی نمیتوانند به راحتی از هم جدا شوند. تنها حضور فیزیکی در مقابل یکدیگر دارند.
مرد در این شرایط بدون آن که همسر خود را درک کند و نسبت به او علاقهمندی بیشتر نشان بدهد رفتارهای خودسرانه و خودمحورانه انجام میدهد معمولاً زنان نیز به دلیل برخورد انفعالی با مسائل، از جمله این که قادر به طرح ناکامیهای خود در زندگی نیستند مسائل سالیان گذشته را در خود نگاه میدارند و بدون گفتگو و تلاش برای برطرف شدن خواستههایی که داشتهاند، فاصله گرفتن و دوریگزینی را انتخاب میکنند که همین امر به مرور زمان منجر به طلاق عاطفی میشود.
نقش «اقتصاد» در طلاق عاطفی اقتصاد در خانوادهها دو نقش متفاوت را بازی میکند. با فاصله گرفتن از سالهای ابتدایی ازدواج و بروز واقعیت زندگی نقش کلیدی اقتصاد بیشتر رخ مینماید. دخترانی که به علت موقعیت مالی پسران تن به ازدواجی بدون توجه به علایق و معیارهای دیگر به جز پول میدهند و یا میان خانوادههایی که از نظر مادی بسیار فاصله است پیوند ازدواج برقرار میشود. هر دو گروه درگیر ازدواجهایی با انگیزههای ناسالم میشوند. رفاه و آسایش برای گروه نخست حکم همه چیز را دارد. ازدواج بر پایه پول هر چند میتوان آنان را به خواستههای مادیشان برساند ولی پس از مدتی که خواستهها عادی شد دیگر نمیتوان انتظار تحمل و صبر را از آنان داشت. زن میگوید: همیشه خواهان همسری پولدار بودم و در نهایت هم با یکی از همین افراد ازدواج کردم ولی پیشبینی نکرده بودم یک آدم پولدار میتواند این قدر خسیس باشد که آمار تخممرغهای توی یخچال را هم داشته باشد.
گروه دوم افرادی هستند که شرایط سخت اقتصادی را پیشرو دارند در این صورت زن به علت نداشتن شغل و یا حرفهای به مرد وابسته است چنین زنی به علت نداشتن استقلال مالی مجبور میشود برای ادامه زندگی شرایط سخت مالی و حتی نامطلوب خانوادگی را نیز تحمل کند و از سوی دیگر وقتی خواستهها و نیازهایش را بیپاسخ میبیند تصور میکند در حق او اجحاف شده است مرد نیز به علت شرایط سنگین مالی تصور میکند بار سنگینی را به تنهایی بر دوش میکشد و زن یا خانوادهاش نمیتوانند او را درک کنند و به همین دلیل تازه ابتدای بروز ناسازگاریهاست. ظهور طلاق عاطفی در میان نظرات شما عزیزان:
موضوعات
آرشيو وبلاگ
پيوندها
تبادل لینک
هوشمند
|
|||||||||||||||
|